Thursday, December 16, 2004
در خرام پرهيب تن به سوي آرامش، من هيچ نيستم
.رمنده روح دردمند من كه از كوچه هاي حيرت باز آمده است را همان به كه از ميانه ي در و ديوارها بگذرد و بي ورد الوداع رويايش را در افقي دور به خاك بسپرد. از خاك نبايد ترسيد كه خاك پذيرنده خواهر زمان است كه چون باد بر ما مي گذرد و ما صبورانه در انتظار درنگش نشسته ايم تا جايي از وزيدن بماند و دست ما را در دست باهم بودن بگذارد.
در رويش ياس دلداده گي در جان عاشق، من هيچ نيستم
.سرگشته روح بر آشفته ي من كه از ويرانه هاي بهت باز آمده است را همان همه به كه پيچكي باشد به ناداني بر آمده و به ناخواسته گي رسته و به هرزه گي پيچيده بر هره ي كنار پنجره اي كه هيچ دستي آن را نمي گشايد
.در كوچ خيل عاشقان شب هاي مهتاب، من هيچ نيستم.تارنده روح سودايي من را همان به كه سرگردان فلات فراموشي بماند و همسايه ي شب هاي پلنگ بر ماه دل بسته ي ساكن دره ي شب و بيد گريان آشفته گيس تن به چنگ باد سپرده باشد و با هيچ كس نگويد كه زخمي زخمه ي تاري شد كه ساز
دوست كوك كرده بود
...
.اشك هايم را پاك نكن دوست من. بگذار اين بيابان پيش رو را خيس ببينم شايد كه از هراسم نفسي كاسته شود.
Comments:
Post a Comment
- 02/2003
- 03/2003
- 04/2003
- 05/2003
- 06/2003
- 07/2003
- 08/2003
- 09/2003
- 10/2003
- 11/2003
- 12/2003
- 01/2004
- 02/2004
- 03/2004
- 04/2004
- 05/2004
- 06/2004
- 07/2004
- 08/2004
- 09/2004
- 10/2004
- 11/2004
- 12/2004
- 01/2005
- 02/2005
- 03/2005
- 04/2005
- 05/2005
- 06/2005
- 07/2005
- 08/2005
- 09/2005
- 10/2005
- 11/2005
- 12/2005
- 01/2006
- 02/2006
- 03/2006
- 04/2006
- 05/2006
- 06/2006
- 07/2006
- 08/2006
- 09/2006
- 10/2006
- 11/2006
- 01/2007
- 02/2007
- 04/2007
- 05/2007
- 06/2007
- 07/2007
- 08/2007
- 11/2007
- 01/2008
- 02/2008
- 03/2008
- 04/2008
- 05/2008
- 01/2009
- 03/2009
- 04/2009
- 05/2009
- 06/2009
- 07/2009
- 08/2009
- 09/2009
- 11/2009
- 02/2010
- 03/2010
- 08/2010
- 11/2010
- 01/2011
- 03/2011
- 04/2011
- 06/2011
- 11/2011
- 10/2012
- 02/2013